کد مطلب:270704 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:181

سرانجام عالم و سرمایه دار
در این مرحله علی (علیه السلام) از عاقبت عالِم و صاحب مال سخن می گوید. كسانی كه به دنیاگراییده اند و به جمع آن پرداخته اند، همچون كرم ابریشمی هستند كه به دور خود می تند، و همه راه ها را بر روی خود می بندد. او در حیاتش مرده است، زیرا مردن را انتخاب كرده است، ولی عالِمی كه دانش را برگزیده، از آن رو كه علم همیشه باقی است، زنده است. كسی كه دانش را انتخاب كرده و با آن مأنوس است، حیات ابدی می یابد، هر چند جسم او از بین رفته باشد، زیرا همیشه یاد و خاطره او در دل ها باقی است.

امروزه ما شاهدیم كه چگونه امثال شیخ طوسی و خواجه نصیر و سیّد رضی زنده اند، ولی هرگز از ثروت مندان و قدرت مندان یاد و نامی نیست.

دو قرن علی (علیه السلام) را سبّ كردند، و لعن او را بعد از نماز، واجب نمودند، و در محاصره سیاسی و اقتصادی قرارش دادند، ولی اكنون چه كسی زنده است؟ علی (علیه السلام) یا دشمنان او؟

راستی این علم كجا است؟ و این عالم ربّانی كیست؟ این عطش كمیل را چه كسی سیراب می كند؟ كمیل باید به چه شخصی روی آورد؟ و در برابر چه كسی زانوی طلب بر زمین زند؟

همه علوم در دریای بی كران سینه علی (علیه السلام) است. كسی كه به راه های آسمانی آشناتر از راه های زمینی است. این فریاد حضرت امیر (علیه السلام) است:

«ایّها النّاس سلونی قبل ان تفقدونی فلاَنَا بطرق السماء اعلم منّی بطرق الارض» [1] .

«ای مردم! قبل از این كه مرا از دست بدهید از من سؤال نمایید، چرا كه شناخت من به راه های آسمانی بیش تر از راه های زمین است».

اما چرا این وجود نامحدود، محدود می شود؟ و این سینه مالامال از حقایق، بسته می شود؟ چرا غواصان علم و طالبان حقیقت از این دریا آب حیات نمی نوشند؟! آیا حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) نمی خواهد، یا طالبی پیدا نمی شود؟

مگر می شود حضرت امیر (علیه السلام) نخواهد، در حالی كه همه علوم به او داده شده، تا بر هدایت خلق همت گمارد و آن ها را به سبیل نجات راهبری كند. گیرنده و طالبی نیست كه از حضرت مطالبه كند، و اگر دوستدار علم باشد، در حفظ مطالب و نقل آن امین نیست.


[1] نهج البلاغه، خطبه 189.